جمعی از اعضاء کانون توحید مسجد فاطمه زهرا سلام الله علیها قزوین

۵ مطلب با موضوع «علی رضا نظری» ثبت شده است

دوستانِ مسجدی / مسجدِ دوستان


دوستانِ مسجدی / مسجدِ دوستان

چندی  پیش عده ای از بچه ها در مسجد گعده ای تشکیل داده بودند وباهم درباره ی موضوعی صحبت میکردند. برای خداحافظی که بر ایشان وارد شدم ، دوستی سوالی کرد که نیت ما از مسجد آمدن چیست؟ این خوب است که ما برای دیدن دوستانمان به مسجد می آییم ؟انچه بذهنم آمد را گفتم ولی چون وقت تنگ بود ،خداحافظی کردم و از مسجد خارج شدم . سوال ذهنم را درگیر کرده بود ...

علی رضا نظری

۲۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

خوابم می آد!

به نام خدا

خوابم می آد !

چند وقتی است که ذهنم درگیر موضوعی شده است . در ذهنم که خلوتی داشتم در واکاوی پستوها و بیان دغدغه هایم به این رسیدم که چه شد که ما (جامعه ی مسلمین) به اینجا رسیدیم.

علیرضا نظری

رها

۱۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۴

تابستان 91


بسم الله

تابستان 91

برای مسئول آینده ی « تابُستان نور»

و هرکسی که دغدغه ی برگزاری یک طرح تابستانی عالی را در کانون دارد !!

علی رضا نظری

۲۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۴

آدم باید آسانسور باشد !

بسم الله

آدم باید آسانسور باشد !

 

قرار گرفتن در جمع های فرهنگی همچون مساجد، کانون ها ،حوزه های بسیج و دیگر موسسات فرهنگی گاها برای افراد حاضر در آنها ایجاد دغدغه ای مبنی بر هدایت و رشد افراد دیگر میکند که البته آسیب هایی هم دارد. یکی از آسیب های ممکن در عملیاتی کردن از این دست دغدغه ها در بچه های فرهنگی و به اصطلاح خودمان ارزشی ، غافل شدن و فراموش کردن خود و مشغول شدن به امور و ارشاد دیگران است . چند سال پیش که در کانون با بزرگی مشغول صحبتدر باب فرهنگ و کار فرهنگی بودم یادم می آید ایشان به من فرمودند:

 

علیرضا نظری

 

۱۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱

بحران گفتگو

     

     بحران گفتگو

    وضعیتی که همه به آن عادت کرده ایم و اغلب با بی‌تفاوتی از کنارش عبور می‌کنیم تا هرچه سریعتر به امورات شخصیمان برسیم، به امورات روزمره ی بی‌پایان!

    بحران گفتگو یعنی اینکه همه ما «سردرگریبان» شده‌ایم. سر پایین بازی می‌کنیم و به همدیگر بی‌تفاوت شده‌ایم. در واقع ما به «امور اجتماعی» و «بنیان‌های حیات جمعی» بی تفاوت شده‌ایم. به آن اتفاقات فرافردی و فراروزمره که در جامعه مان می افتد و ما ترجیح می‌دهیم از کنارشان به راحتی عبور کنیم. بحران گفتگو یعنی : «وضعیت بی‌اعتنایی توافق‌شده و عمومی درباره موضوعات و مسائل مهم و جدی» و «اصالت روزمرگی». بحران گفتگو یعنی اینکه ما همدیگر را می‌بینیم، با هم سخن می‌گوییم و حتی شاید احساساتمان را با هم درمیان بگذاریم امّا به ندرت درباره یکی از موضوعات مهم اجتماع یا حتی مسائل کمی بنیادی‌ترِ خودمان با هم گفتگو می‌کنیم و کمتر افق باورها و ارزشها و دیدگاه‌هایمان را به اشتراک می‌گذاریم. در واقع بهتر است بگوئیم که ما خاموش از کنار هم عبور می‌کنیم ...!

    ادامه ی متن را در قسمت ادامه ی مطلب بخوانید.

    امضا: رها

    علی رضا نظری

۱۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰