سریال بی پایان

    کودک پیش پدرش می آید وچند سوال می کند ولی پدرش به جای اینکه پاسخ درست حسابی به سوال های او دهدبحث را عوض می کند و از او می خواهد که درس هایش را به خواند.کودک دفعاتی دیگر هم این سوال ها را می پرسد ولی باز هم پاسخ نمی گیرد.او این دفعه سوال ها را از دوستانش می پرسد. او جواب سوال هایش را می گیرد حتی بیشتر از آن چه فکرش را می کرد.

    فردای آن روز او با دوستش در کافی نت صفحاتی را باز می کنند چیز هایی می بیند واحساس های عجیبی به دست می دهد. او دیگر کارها و حرف هایی بلد شده و دیگر نیاز به جواب گرفتن از پدرش نیست. اودیگر عوض شده و .................... .

    از اول تا آخر این داستان را خودتان می دانید . به نظر شما این سریال بی پایان کی به آخر می رسد. پدر ها تا کی می خواهند از جواب دادن و توضیح دادن ساده ترین و مهم ترین اصل زیست شناسی سر باز بزنند. چرا باید کودکان خود را تحریم اطلاعاتی بکنیم و کاری بکنیم که کودکان چیزهایی را دنبال که خیلی دور از حقیقت است. کنندآیا نمی توان گفت که سرچشمه تمام این مشکلات جامعه همه اش از همین شرم و حیا بی جای پدران ماست.اگر ما از همان اول اطلاعات مورد نیاز فرزندانمان را به آنها بدهیم دیگر آنان مجبور نیستند زیر این فیلتر اطلاعاتی دنبال اطلاعات غیر واقعی بگردند. امیدوارم روزی جامعه ما از بی بند باری رها شود.

    قیامت قامت قامت قیامت                                 قیامت می کند این قد قامت

                                برقامت قد قامت مهدی صلوات

     

    محمد حسین سیمیار