6:

گفتم: لباس اسلامی کوتاه نیست.

گفت: لباس شهرت حرام است.

گفتم: تشبه به کفار چه طور؟

7:

گفتم: سفره های مردها و زن ها باید از هم جدا باشه.

گفت: صمیمیت کم می شه.

8:

گفتم: به نظر برخی از علما، لباس سیاه در محرم هم، همچنان مکروه است.

گفت: ایشان حقیقت ولایت رو درک نکرده است.

9:

گفتم: آخوند نباید پژو پارس سوار شود.

گفت: اولا عرف الآن دیگه این کار رو بد نمی دونه. ثانیا کجای کاری؟ آخوندها دارند پرادو سوار می شن. ثالثا زن و بچه ی آخوند چه گناهی کردند؟

گفتم: لااقل باید از پیاده ها خبر داشته باشند.

10:

گفتم: شما که یک زن هستی، وقتی از خانه خارج می شوی نباید عطر بزنی.

گفت: به خدا اعتقادی ندارم.

11:

گفتم: به فتوای همه ی مراجع، وقتی زن بداند به صورتش نگاه می کنند واجب است صورتش را بپوشاند.

گفت: اگر یقین داشته باشی که نگاه می کنند باید صورت را بپوشانی.

گفتم: یقین نداری با این همه چشم ناپاک؟

گفت: باید به مردم حسن ظن داشت.

12:

گفتم: برنامه های تلویزیونی مخصوصا سریال ها مردم را بی حیا کرده است.

گفت: اگر همین ها نباشد که مردم سراغ ماهواره می روند.

گفتم: آن هایی که می روند که می روند. آن هایی که نمی روند را خودمان بی حیا کنیم؟

13:

گفتم: یکی از بزرگترین اشتباهات نظام، مساله ی کنترل جمعیت بود. خود آقا هم گفت که اشتباه کردیم. ولی آقای ما تو خشت خام می دید.

با خنده گفت: حالا ببینیم خودت چی می کنی.

14:

گفتم: امامان دوازده نفرند.

گفت: مرگ بر ضد ولایت فقیه.

15:

گفتم: صرف این که یک نفر موافق فلسفه بود، نباید به او دل بست. صرف این که یک نفر عرفان نظری بلد بود نباید به او دل بست. صرف این که یک نفر اخلاقی بود نباید به او دل بست. بالاتر از همه، صرف این که یک نفر که در سیر و سلوک، پا نهاده بود، نباید به او دل بست. بلکه باید گشت.

گفت: مطلب شما فیلتر می شود.

16:

گفتم: امام معصوم فرموده کسی که نافله ی شب نخواند از ما نیست.

گفت: عرفان برای کسی نیست که می خواهد گناه نکند.

17:

گفتم: به نظر اسلام خانه داری برای زنان بهتر است.

گفت: اسلام ناب انقلابی و پویا یا اسلام متحجر عقب مانده و آمریکایی؟

18:

گفتم: در اسلام چیزی به نام جشن تولد نداریم و این از آداب کفر و غرب است.

گفت: اگر برایت هدیه بیاورند قبول می کنی ولی برای این که هدیه ی جشن تولد رو نخری این بهانه ها را سر هم می کنی.

19:

گفتم: خیلی دلم می خواهد پیشانی ات را ماچ کنم.

مثل همیشه نگذاشت.

20:

گفتم: خود کارخانه ی کوکاکولا اعلام کرده تو نوشابه ها الکل هست.

گفت: قول فاسق حجت نیست.

گفتم: اقرار العقلاء علی انفسهم چی می شه؟

گفت: اون مال محکمه است.

گفتم: فلینظر الانسان علی طعامه[1] چی می شه؟

گفت: کل شیء لک حلال حتی تعلم انه حرام.

یاد آن سخنرانی افتادم که می فرمود:

«هزار آیه قرآن شما برایشان بخوانید، زود مى‏گذارد براى شما با چهار تا فرمول جلوى دستتان، که این آیه راجع به آنجاست، این آیه راجع به اونجاست، راجع به اینجا نیست. روایت مى‏خوانید، مى‏گوید: آقاجان این روایت معارض است با آن روایت، او را باید عمل کنى؛ آقاجان شما که در فلان مجلس، دیروز آن روایت را ترجیح مى‏دادى چگونه الآن به مصلحت زمان خود این روایت را ترجیح مى‏دهى؛ شما مى‏گفتى: آن روایت معارض دارد و قابل عمل نیست، چرا امروز به آن تمسّک مى‏کنى؟! و امثال اینها، خیلى عجیب است ها!»[2]

محسن علیگو

[1] - سوره عبس آیه ی 24 / هر انسانی باید به طعامش نگاه کند و دقت کند که چه می خورد.

[2] - سخنرانی های علامه طهرانی به نقل از لوح فشرده ی کیمیای سعادت ص 731