جمعی از اعضاء کانون توحید مسجد فاطمه زهرا سلام الله علیها قزوین

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دین و سیاست» ثبت شده است

دین و سیاست3


3 سیاست ، رابطه دین و سیاست

در قسمت های قبل اشاره که برای فهم رابطه ی میان دین و سیاست باید ابتدا مفهوم هریک آنها را بدانیم. همچنین توضیحاتی راجع مفهوم دین بیان شد و روشن شد که مقصود ما از دین چیست. در این قسمت سعی داریم به بررسی مفهومی سیاست و رابطه ی آن با دبن بپردازیم.

«سیاست» که در زبان فارسی مورد استفاده می شود در اصل کلمه ای عربی می باشد و به معانی تدبیر چیزی و انجام کاری با لحاظ مصلحت به کار می رود. این معنا بسیار وسیع و شامل تدبیر امور شخصی، تدبیر منزل و تدبیر امور اجتماعی می‏شود.[1]

در اصطلاح ، سیاست به معنای اداره جامعه های انسانی می باشد که همراه با نوعی پرورش و تکامل انسان است از این جهت آن دارای بعدی ارزشی می باشد.

رابطه دین وسیاست

با واضح شدن دو مفهوم دین و سیاست حالا می توانیم قضاوت دقیقی پیرامون رابطه دین و سیاست داشته باشیم.

انسان و زندگی اجتماعی

صرف نظر از رابطه ذاتی انسان با اجتماع که محل اختلاف آراء میان صاحب نظران می باشد ، انسان به صورت اجتماعی زندگی می کند ، و ارتباط او با اجتماع یک ارتباط دوطرفه می باشد ، به طوری که او به واسطه اجتماع بسیاری از نیاز های خود را تأمین می نماید و در مقابل خدماتی را نیز به اجتماع ارائه عرضه می کند.

مثلا اگر زندگی یک انسان را در نظر بگیریم ، او نیاز به خوراک ، پوشاک ، مسکن ، تعلیم ، امنیت و ... دارد ، این ها اموری هستند که او به تنهایی نمی تواند همه ی آنها را تأمین نماید. مثلا برای تأمین خوراک ، او بخشی از مواد غذایی خود را از فرآورده های گیاهی تأمین می کند که آنها نیازمند ، کاشت و پرورش می باشند همچنین این کار نیازمند ابزارهایی است که باید طی فرآیند های پیچیده ساخته شود ، بخش دیگری از مواد غذایی او از فرآورد های گوشتی و حیوانی تأمین می شود که آنها نیازمند پرورش حیوانات مختلف مانند گاو و گوسفند و طیور و ایجاد شرایط مناسب برای آن ها می باشد ، نگهداری این حیوانات و پرورش آنها نیازمند برخورداری از آگاهی های فراوان از زندگی آنها و استفاده از ابزارها خاص است که هر کدام از این امور نیازمند مدت ها تلاش می باشد.

از این جهت وقتی روی هر کدام از این نیاز های انسان فکر می کنیم ، در می یابیم که برای مثلا تأمین یک غذای ساده و یا لباس زیبا و ... افراد مختلفی در مسئولیت های مختلف تلاش هایی را انجام نموده اند تا آنها بدست ما رسیده است.

از این جهت مسئولیت های مختلفی میان افراد اجتماع تقسیم شده ، که برای تأمین این نیاز ها هریک از افراد موّظف به اجرای وظایف محوّله به خود می باشند.

یک اجتماع برای بقاء نیازمند قوانینی است که ارتباط میان هر یک از اجزاء را تنظیم نماید و از سویی ضامن اجرایی هریک از این وظایف باشد. این امری است که تقریبا مورد اتفاق همه متفکرین دنیا می باشد ، البته اگرچه بعضی از نحله های فکری در عرصه تئوری معتقد شده اند که با صرف گزاره های اخلافی می توان یک جامعه تشکیل داد ولی هیچ کدام از آن ها تا به حال نتوانسته اند این تئوری خویش را عملی سازند.

از سویی این قانون نیازمند مجریانی است ، که بتوانند آن را به صورت کامل در سطح اجتماع اجراء نمایند.

بنابراین انسان به جهت نوع زندگی خود نیازمند قانون و مجریانی برای اجرای این قانون می باشد. با توجه به مطالبی که قبلا بیان شد بهترین قانون و برنامه برای هدایت انسان و رساندن او به سعادت ، برنامه دین می باشد.

و این برنامه به جهت اقتضائات خود یعنی اجتماعی بودن نیازمند نوعی تدبیر و اجراء می باشد که «سیاست» نامیده می شود. از این جهت مجریان این برنامه ، سیاست مداران انسان ها نامیده می شوند. به همین سبب است که در زیارت جامعه کبیره در توصیف ائمه علیهم السلام که مجریان اصلی دین می باشند فرموده شده «السلام علیکم یا ... ساسه العباد» یعنی سلام بر شما که سیاست مداران بندگاه هستید.

به این ترتیب دین به جهت خصوصیت اجتماعی بودن خویش پیوند عمیقی با سیاست دارد به طوری که دین بدون سیاست بی معنا می باشد.

 


[1] مصباح المنیر ج2ص295 ، ادب فنای مقرّبان ج1 ذیل فقره دعا

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

دین و سیاست 2

باسمه تعالی

2

برای بررسی رابطه دین وسیاست باید قبل از هر چیزی تعریف هریک از مفاهیم دین وسیاست را بدانیم.

انسان به سبب برخورداری از قوه عقل موجودی مختار می باشد ، از این جهت در سایه اعمال اختیاری اوست که سعادت و شقاوت اش رقم می خورد.

همه ی انسان ها در این دنیا فطرتا به دنبال کمال و سعادت هستند و برای رسیدن به این هدف کارهایی را انجام می دهند. اگر نگاهی به کارهای روزمره خویش و سایر انسان ها بیاندازیم ، بسیاری از کارها مانند درس خواندن ، کارکردن ، غذا و ... همه برای رسیدن به این هدف می باشند.

از این هدف مشترک می توان تعبیر به خوشبختی نمود. همه ی انسان ها یک بار بیش تر به این دنیا نمی آیند ، و یک بار فرصت دارند که این راه خوشبختی و سعادت خویش را انتخاب کنند ، لذا انتخاب راه صحیح که انسان را به این هدف برساند بسیار مهم می باشد.

خداوند که دارنده همه کمالات است و آفریننده انسان و تمام مخلوقات می باشد این برنامه ی سعادت و خوشبختی را در غالب دین و از طریق وحی برای انبیاء که نمونه های کاملترین مخلوقات هستند فرستاده است و آنها که امانت دارانی امین بودند را مأمور تعلیم و تربیت و راهبری بشر به این هدف گردانید.

به این ترتیب دین شامل مجموعه ای از آگاهی ها و معارف است که هدف اصلی آنها هدایت انسان به سعادت و تکامل می باشد.

انسان دارای ابعاد مختلف وجودی می باشد ، لذا وقتی بحث از سعادت و تکامل او به میان می آید ، تکامل را نباید منحصر در زندگی مادی (یعنی خوردن و پوشیدن وبهره وری از امور) و حیوانی و یا زندگی فردی او دانست. بلکه دین متضمّن برنامه برای تکامل و سعادت بعد جسمانی و بعد روحانی که بعد اصیل او می باشد و بعد فردی و بعد اجتماعی که با زندگی فردی او گره خورده و سایر ابعاد او می باشد.

لذا دین را نمی توان منحصر به بعد فردی و یا بعد روحانی او نمود و یک دین جامع و کامل ، دینی است که برای تمام این ابعاد و ساحات وجودی انسان برنامه ای داشته باشد.

3

محمد طاها دلیری

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

دین وسیاست 1

باسمه تعالی                             

اکثر ما قدیمی ها توی کتاب های مدرسه ، درسی درباره شهید مدرس داشتیم ، فکر کنم اگر خیلی حافظه ی خوبی داشته باشیم ، یک جمله از آن درس توی ذهن ما مانده است . «دیانت ما عین سیاست ماست»

بعضی وقت ها تکرار زیاد بعضی از جملات سبب می شود که از معنای آن غافل شویم. فکر کنم یکی از جمله هایی که نیاز است بیش تر روی معنایش تفکر کنیم ، همین جمله است .

به نظر شما این جمله یعنی چه ؟

آیا واقعا دین با سیاست ارتباطی دارد. آیا دینی که برای معنویت انسان ها آمده و می خواهد کار آخرت ما را راه بیاندازد ربطی به سیاست که مربوط به حیله گری صاحبان قدرت است دارد؟ یا اصلا شما یک تعریف دیگری از دین وسیاست دارید؟

فکر کردم قبل از این که در این زمینه بخواهم حرفی بزنم بهتر است نظر شما را راجع به این جمله بدانم.

محمد طاها دلیری

۲۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰