بسم الله الرحمن الرحیم

 

"زمان آنقدر با سرعت حرکت می کند که پوست هایم در حال جمع شدن است"

عید سال 91 را به خاطر دارم، همین دیروز، هنگامی که همه ی خانواده کنارهم بودیم و دعای یا مقلب ... بر زبان جاری تا سال تحویل گردد. حالت انقلاب درونی داشتم،  متحول و دست بدعا، حال که الان، دیروزِ فرداست، 10 ماه از آن لحظه گذشته، آنقدرسریع که قیامت را می بینم، که در همین نزدیکی است. قیامتی که "دور است برای مشتاقان و نزدیک است برای غافلان"، قیامتی که زیارتگاه است،  زیارت گاه عاشق و معشوق  و قیامتی که خواهند پرسید چند روزی زنده بودید، در جواب گویند یک روز شاید یک نصفه روز. حال در گذشت دنیایی که لحظه پیش کودک و دقیقه ای دیگر جوان و لحظه ای دیگر پیر و فرتوت خواهیم شد چه توشه ایی برای آن دنیای جاوید فراهم کرده اید؟

"ای غنی بذات، ما فقیران بذات را دریاب که هیچ به غیر از تو نداریم

سید صالح فخاری