متن اول :
شخصیّتهای تاریخساز
در طول تاریخ در کنار صالحان، طالحان نیز همواره موجآفرینی کرده، در سرنوشت ملّتها نقش داشتند و تحولاتی شگرف، در جوامع انسانی آفریدند، لیکن پس از مرگ، نام و یاد آنان به همراه جسمشان دفن گردید و گاه تنها برخی اهداف خاص سیاسی، اقتصادی، ملی و... سبب میشد که چندصباحی نامشان به نیکی یاد شود، اما زمانی نمیگذشت که به فراموشی سپرده میشدند. نمونه این تکریم و تجلیلهای ساختگی، بزرگداشت پادشاهان ننگآفرین دو هزار و پانصد ساله است که رژیم منحوس ستمشاهی پهلوی متولّی آن بود و به انگیزه مبارزه با اسلام و تاریخ اسلامی، تاریخ ننگین شاهنشاهی را جایگزین تاریخ هجری کرد و کوروش را به خوابی آسوده و آرام فرا خواند، لیکن آن رنج بیحاصل، گنجی برای آن کهنه پرستان بیهویت نداشت و شعلههای ستمسوز انقلاب اسلامی با شرارههای خود، همه آن تلاشها را فرا گرفت در نتیجه «نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان»
سرّ این ناپایداری، ریشه نداشتن اینگونه شخصیتها در عواطف و احساسات انسانهاست. حتی کسانی که بزرگشان میشمارند نیز، اعتقاد به آنها ندارند، بلکه اهداف و اغراض خاصّی آنان را وادار به این تکریمها و تعظیمها میکند تا در پناه آن بر مرکب مراد سوار شوند و آنگاه که به هدف خود نایل شدند یا از رسیدن به آن ناامید گشتند قلم بطلان بر همه افتخارات موهوم میکشند و به همه آنها پشت پا میزنند.
باطلها همانند کفهای روی آب صورتی مشابه یکدیگر دارند و با اتکای برحق چندصباحی خود نمایی میکنند اما هرگز اتحاد و یگانگی میان آنها نیست و نمیتوان گفت کفی که در این قسمت رودخانه به وجود آمده، هماهنگ با کفی است که چند متر قبل از این مکان به وجود آمد و از بین رفت یا چند متر پس از این پدید میآید. هر کفی جدای از قبل و بعد خویش است و وجودی منقطع و بریده دارد، در حالی که همان آبی که از سرچشمه جدا میشود، بستر طولانی رودخانه را در مینوردد تا به دریا برسد، به گونهای که هرکس آن را در هر جای رودخانه میبیند، بدون تردید آن را همان آبی میداند که از دامنه کوه سرازیر شده است.
جوادی آملی ادب فنای مقربان جلد1 - صفحه 18
متن دوم :
اختصاص راه انداختن عزاداری به سیدالشهداء
مساله دیگر مساله روضه هاست .روضه خوانی و سینه زنی باید باشد ، اما نه در هر عزایی . این را بدانید که روضه خواندن و گریه کردن – آن سنت سنیه – مربوط به همه ائمه نیست ، متعلق به بعضی ائمه است . حالا یک وقت در یک جمع و مجلسی کسی روضه ای می خواند , عده ای دلشان نرم می شود و گریه می کنند این عیبی ندارد .اصلا عزاداری کردن یک حرف است ، روضه خوانی و سینه زنی راه انداختن یک حرف دیگر است . روضه خوانی و سینه زنی راه انداختن مخصوص امام حسین است ، حداکثر مربوط به بعضی از ائمه است ، آن هم نه به این وسعت . مثلا در شب و روز تاسوعا و عاشورا به خصوص . در شب و روز بیست و یکم ماه رمضان سینه زنی و عزاداری و برگزاری جلسات خوب است ، ولی مثلا در مورد حضرت موسی بن جعفر علیه السلام - با اینکه وفات آن بزرگوار از وفات های دارای روضه خوانی است – من لزومی نمی بینم که سینه زنی بشود ، یا مثلا در سالگرد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مناسبتی ندارد که ما بیاییم نوحه خوانی و سینه زنی کنیم ، بهتر این است که در آن موارد شرح مصایبشان گفته بشود . شرح مصایب گریه آور است . "
70/12/13 بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای گروه ویژه وگروه معارف اسلامی صدای جمهوری اسلامی ایران