این تاریخچه ای مختصر از کار. اما با بررسی عملکردمان، چند ایراد عمده به نظرمان رسید که با ذکر آن ها سعی می کنم تغییراتی که در سال جاری داشتیم را هم توضیح دهم:

1- شاید یکی از مهترین مشکلات ما در این سال ها تعیین مخاطب بود. در سال های اول گمان ما این بود که مخاطب ما عام است. نشریه در مدارس راهنمایی، دبیرستان ها، مساجد، هیئت ها و بعضا دانشگاه ها پخش می شد. استدلال ما این بود: «به هر حال در هر خانواده ای، افراد اهل مطالعه و فرهنگی هستند و نهایتا نشریه - هرچند باواسطه - به دست آنان می رسد. در ضمن نشریه ما ستونی است. در سطح عامه ی مردم، هر کسی ستون مورد نظر خودش را پیدا می کند.» اما امسال تصمیم گرفتیم دایره مخاطبین خود را دقیقتر بیابیم. یعنی سعی کردیم پیدا کنیم افراد اهل مطالعه و البته با گرایش مذهبی کجا هستند. پس دانشگاه های آزاد، بین الملل، علوم پزشکی و آزاد تاکستان آن هم در مراسمات مذهبی، و هیئت هایی که حضور دانشجویان و جوانان تحصیل کرده بیشتر بودند، یکی از محل های پخش اصلی ما شد.البته حدود یک سوم از تیراژ به محل های عمومی اختصاص یافت تا نشان دهیم استدلال قبلی هنوز زوزش را از دست نداده است و از طرف دیگر قطعا بعضی از مخاطبین ما قشر دانشجو و یا حتی با تحصیلات دانشگاهی نیستند.(امسال تجربه ای هم اضافه شد که مخاطبین ما بیشتر، خواهران هستند، که چرایی آن خود محل تامل است!)

در این بخش باید به نکته دیگری هم اشاره کنیم و آن نصب جایگاه برای پخش نشریه است که از سال پیش آغاز شد و امسال گسترش پیدا کرد. ربطش به مسئله مخاطب این است که وقتی نشریه را در جایگاهش قرار دهیم، مخاطبی که مشتاق است به سمتش می آید، نه اینکه دست مردم دهیم بدون آنکه بدانیم مشتاق و مخاطب هست یا خیر؟

2- طرح نشریه در سال اول به صورت کارتی بود که داخل پاکتی قرار می گرفت که مورد استقبال هم قرار گرفت. اجرای این طرح خصوصا با تیراژهای بالاتر که سال های بعد با آن مواجه بودیم سخت بود پس به سمت بروشور رفتیم (که بین بچه ها معروف بود به آکاردئونی) هفت سال همراه این طرح بودیم، البته نه با قطع ثابت. هر سال قد نشریه رو کوتاه بلند می کردیم تا به اندازه ای برسیم که جذاب تر و راحت تر(تو دست تر) باشد. تا امسال هم حس کردیم اصل آن طرح تکراری است و هم دوست داشتیم طرحی ساده تر داشته باشیم. نظرات پیرامون این قطع مختلف بود و هنوز هم هست.(خوب است دوستان نظر بگذارند) بعضی می گفتند: نشریه با شخصیت تر شده است(شاید منظور علمی تر و جدی تر بوده است) و بعضی می گفتند با این طرح، دیگر خاص نیستیم و شده ایم مثل کتاب. البته ناگفته نماند در این طرح دست طراح و نویسنده بازتر است، و با اندازه خط درشت تر مخاطب هم راحت تر است.

نکته دیگر درباره قطع نشریه این است که همواره سعی کردیم قطع نشریه بزرگ نباشد، تا مخاطب کم حوصله را از دست ندهیم.

3- مطالب نشریه تقریبا در این 9 سال تقسیم بندی مشخصی داشته است. نشریه تقریبا به سه بخش تقسیم می شود.1- مطالب احساسی که شور حسینی را در نشریه بدمد 2- مباحث اعتقادی که از قیام امام حسین علیه السلام و دیگر منابع دینی می توان استفاده کرد.3- مسائل به روز اجتماعی یا اقتصادی. امسال هم در این تقسیم تغییر زیادی نداشتیم. البته با اضافه شدن ویراستار و تجربه نویسندگی دوستان، متن ها بهتر شده بود. که به نظرم، وجود همین وبلاگ در این بهبود نقش به سزایی داشت.

4- امسال تصمیم گرفتیم مردم تامین کننده منابع مالی نشریه باشند. دلیل این تصمیم را باید در مقاله ای جداگانه توضیح دهم، اما در مقام گزارش، این راهکار تقریبا موفقیت آمیز بود. موفقیت آمیز بود یعنی:

اول: حدود سه چهارم از هزینه نشریه توسط مردم تامین شد.(اگر کسی می خواهد کمک کند هنوز یک چهارم جا دارد) دوم: دست اندکاران دقت بیشتری در چاپ و توزیع داشتند. سوم: مردم تشویق به نذر فرهنگی شده و نسبت به امور نشریه پیگیرتر شدند. البته حیطه جذب منابع مالی محدود به اطرافیان دست اندرکاران بود و اگر بتوانیم با روشی حیطه آن را گسترش دهیم بسیار خوب است(روشش را نمی دانم؟) در ضمن تیراژ نشریه هر شب 2000 عدد بود و هر نشریه حدود 275 تومان هزینه داشت.(ضرب و تقسیمش با خودتان)

نکته: همیشه با خود می اندیشم اگر بخشی از هزینه نشریه را از مخاطب مطالبه کنیم آیا هنوز مخاطب ما مخاطب ما می ماند؟؟ فراموش نکنیم این کار با کاری که ما امسال کردیم متفاوت است. کار امسال ما یعنی گرفتن پول از بانی و نه از مردم، ادامه همان مراسمات و منبرهای سنتی ماست که فردی یا افرادی بانی می شوند برای برپایی مراسم و بقیه مردم استفاده می کنند. به خلاف همایش های مدرن امروز که خودت باید پول بدهی برای استفاده از همایش. دست اندرکاران این همایش ها، هزینه که نمی کنند هیچ، تازه سود هم می کنند!

5- نکته ای که امسال کمی بیشتر بدان پرداختیم و جا دارد که بیشتر به آن بپردازیم ارتباط با مخاطب است. برای ارتباط بیشتر، ستون مسابقه در هر روز قرار داده شد تا هم بفهمیم چه میزان نشریه مورد مطالعه قرار می گیرد و هو ارتباطی با خوانندگان داشته باشیم در پایان حدود 1000 شماره منحصر به فرد با ما تماس داشتند، که شاید به صورت بدبینانه بیانگر مخاطب پنج هزار نفری می تواند باشد.

این خلاصه عملکردها و تجربیات نشریه راه عشق بود. البته حرف های دیگری هم هست که شاید از حوصله تان خارج باشد. انتقادات و پیشنهادات شما، کمک زیادی به ما خواهد بود.

محمد علیگو