به نام خدا

سوال: گاهی در مراسمات امام حسین علیه السلام می شنویم که یک زیارت ایشان برابر هزار حج است یا گریه برای ایشان بهشت را بر ما واجب کرده و تمام گناهانمان بخشیده می شود. چطور ممکن است یک عمل ساده چنین فوایدی داشته باشد؟ این سخنان بیشتر به افسانه می ماند؟

جواب: آنچه در دستگاه خدای متعال قیمت دارد ظاهر اعمال نیست. چه بسا کسی یک عمر در صف اول نماز جماعت باشد ولی آن نماز برای او فایده ای نداشته باشد. پس به کوچکی و بزرگی عمل نباید نگاه کرد بلکه آنچه مهم است تاثیرات عمل است. چه بسا عملی کوچک که اثرات فردی و اجتماعی عظیمی داشته باشد.

اما گریه و یاد و زیارت امام حسین چه اثر فردی دارد؟ اعمال انسان از شاکله و ساختمان وجودی انسان ناشی می شود. و از طرف دیگر ساختمان وجود انسان نیز بوسیله اعمالش ساخته می شود. پس گناه شاکله مان را می سازد و آن شاکله و شخصیت آلوده، گناهان بیشتر را موجب می شود. می بینید یک دور بسته است. اما خداوند ما را تنها نمی گذارد. در این حالت هنوز احساسات و کشش های درونی ما فعال است. مصیبت های امام حسین ابتدا احساسات ما را تحریک می کند. حالا که برای خلیفه خدا گریه می کنیم، آن دور بسته شکسته می شود. عملی الهی از ما سر می زند که شاکله ای مناسب با آن در ما شکل می گیرد. تمایلمان به گناه کمتر می شود. محبتمان نسبت به حضرت بیشتر می شود. تسلطمان بر خودمان بیشتر می شود. خود را وامدار ایشان احساس می کنیم و حالا تبدیل می شویم به سربازی برای ایشان. انگار آتشی به جان گناهان افتاده و آن ها را کم کم نابود می کند. و این همان واجب شدن بهشت برای آدمی است.

اما در بعد اجتماعی همین گریه ها و زیارت ها روح حماسی را در کالبد جامعه می دمد. همواره خود را در صحنه کربلا می بینیم. می بینیم کسی که اینقدر دوستش داریم خود را فدای احیای اسلام و حقیقت کرد. حالا آماده ایم که فدای حقیقت شویم. این روحیه حماسی بقا و اعتلای دین را در جامعه تضمین می کند. یک نمونه ساده اش اجتماع میلیونی عزادارن سالار شهیدان در اربعین است.

حالا حق دهید آن فواید حقیقی است یا افسانه؟