بنام خداوند رحمان و با استعانت از او

سیره و روش ائمه جعفریه (سراج)

...وقتی "یحیی بن زید" (ع) متوجه شد که "متوکل" داره از حج بر میگرده، از حال خانواده خودش که تو مدینه بودند جویا شد؛ خب میدونید دیگه؛ اهل بیت تو این سالها همه کماکان ساکن مدینه هستند و زید(ع) هم از مدینه به کوفه هجرت کرده بود که اون اتفاقات تلخ رخ داد..)به دوستایی که تازه به بحث ما ملحق شدند توصیه اکید دارم که قسمت اول این یادداشت رو حتما مطالعه کنند)

فکر می کنم بهتر باشه که تو این مرحله از بحث  وارد جزئیات قیام زید (ع) نشم و این موضوع به دهه اول ذی الحجه یا دهه اول محرم موکول بشه؛ اما چند نکته تو قیام زید هست که خیلی برام مهمّه، لذا یه اشاره می کنم تا سر وقتش مفصل بحث کنم.

یکیش رفتن زید از مدینه به کوفه است که خیلی اهمیّت داره؛ چرا که بنظر میرسه شرایط اجتماعی و علمی مدینه دیگه خیلی مناسب حضور "اهل بیت" نیست؛ و امامان بزرگوار ما هم کم کم دارند به ضرورت ترک مدینه برای پیشبرد بهتر اهدافشون پی میبرند؛ هر چند قبل از زید هم جد بزرگوارش علی(ع)، این فضای سنگین حاکم بر مدینه رو حس کرده و به همین خاطره که پایتختش رو میبره به عراق(کوفه)، البته در مورد امام حسین (ع) نمیشه قاطعانه نظر داد؛ چون شاید در بدو امر به نظر برسه که هجرت اون بزرگوار از مدینه به کوفه از روی ناچاری بوده و نه یک حرکت هدفمند و از قبل برنامه ریزی شده!! خلاصه؛ هجرت زید (ع) به کوفه خیلی مهمه، همونطور که هجرت پسرش یحیی هم به خراسان، خیلی اهمیت داره( به یاد داشته باشیم که اسلام دینیه هجرت محور و هجرت یک تاکتیک قرآنیه که هم تو دفاع و هم تو حمله کارکرد داره؛ پس به این هجرتها خیلی باید دقت کنیم).

نکته دیگه ای که تو حرکت انقلابی زید(ع) برام قابل توجهه اینه که؛ اون اولین کسی نیست از "اهل بیت" که داره بر علیه خلفای ظالم بنی امیه قیام مسلّحانه میکنه(یا به قول خودشون؛ قیام باالسّیف)!! چونکه سالها قبل از زید(ع) هم یک جوون پر شور و داغ و انقلابی از "اهل بیت"، اقدام به خروج مسلحانه بر علیه حاکم فاسقِ وقت کرده؛ احتمالاً میدونید کی رو میگم؟ قضیه بر  میگرده به 62 سال پیش؛ تو ماه ذی الحجّه، تو همین شهرشیعیان علی ابن ابیطالب(ع) یعنی کوفه، یک جوان حدوداً 28 ساله از "اهل بیت" که از قضا اون هم فامیل و مورد وثوق امامه، اقدامی انقلابی انجام میده و بر علیه حکومت جور زمان خودش شمشیر می کشه!

حدستون درسته، منظورم به " مسلم ابن عقیله(ع)"؛ قیام مسلم و زید علیهماالسلام تو کوفه به فاصله حدود 60 سال و با سرنوشت نسبتا مشابه از خیلی جهات به هم شبیهه ولذا خیلی مهمّه که این دو حرکت انقلابی رو به دقت بررسی کنیم که انشاالله در موعد مقرر به اون خواهیم پرداخت. البته فکر نکنید که مثل بعضی ازاین روضه خونهای محترم کم آوردم و میخوام بزنم به صحرای کربلا ! نه؛ اینطور نیست! ولی واقعیت اینه که ریشه این شکاف که داره تو "اهل بیت" شکل میگیره به حرکت امام حسین (ع) و واقعه عاشورا بر می گرده؛ و دو فهم و دو تفسیر متفاوت از نهضت عاشوراست که تو اهل بیت پیامبر سلام الله علیهم موضوع اختلافه! جلوتر که بریم این مسئله رو بیشتر باز می کنم.

خب بر میگردیم پیش متوکل و یحیایی (ع) که خیلی جوونه و حدود 20 سالشه. بعد اینکه یحیی(ع) خیالش از بابت خانواده خودش راحت شد، از متوکل در مورد پسر عموهاش تو مدینه میپرسه؛ چون خیلی دوست داره بدونه اونها در مورد پدرش زید(ع) و قیامش و شهادت مظلومانه اون چی میگن؟! یحیی از پدر بزرگوارش شنیده بود که گویا برخی از این پسر عموها با حرکت انقلابی او موافق نبودند!!

 اگه موافق باشید من تو این قسمت از بحث یه کمی در مورد این پسر عموها که ساکن مدینه هستند براتون توضیح بدم چون تو فهم ادامه ماجرا و فهم فضای روانی حاکم بر جامعه مدینه خیلی کمک میکنه؛ شناخت این فضا از این جهت اهمیت داره که ما میتونیم علت هجرت شش امام آخر از مکتب شیعه جعفری یعنی امام کاظم(ع) تا حضرت قائم(عج) رو از "مدینة النبی" بهتر درک کنیم؛ البته عامل مهم دیگه ای هم هست که فضای سنگین مدینه متاثر از اونه، و اون، حضور علمای "اهل حدیثه"؛ جریانی  که از زمان فوت پیامبر و صحابه، کم کم  رشد کرده و الان حضور پررنگ و تاثیر گزاری رو تو مدینه و کل مملکت پهناور اسلامی داره؛ این جماعت با نفوذ که از نظر سیاسی تقریبا منزوی ومنفعلند، اسلام رو صرفا در قال رسول الله(ص) و قال ابوبکر و عمر (رض) خلاصه می کنند و تو این روزها کلاسهای درسیِ خیلی شلوغ و باشکوهی رو دارند؛ حضور اینها هم در مدینه خیلی امامان  بزرگوار ما رو در تنگنا قرار داده که خودش بحث مفصلیه و اگه اجازه بدید بشتر از این شما رو خسته نکنم و تو نوبت بعد یه کم بیشتر در مورد مدینه و اهل بیت ساکن اونجا(پسر عموهای یحیی) توضیح بدم...

والسلام علی من التبع الهدی.

سرکه فروش (مهدی محمدی)