بسم الله الرحمن الرحیم

قال رسول الله(صلی الله علیه و آله):(یا علی)انت منی و انا منک.

(ای علی)تو از منی و من از تو.  صحیح بخاری22:4 و 87:5

رب ، مربوب ، ابتلا

رب یعنی  کسی که مالک چیزی است(یعنی هر جور که می­خواهد می­تواند تصرف کند)و اما مالک خوبی است و خوب پرورش می­دهد و به آن ،التفات و توجه خاصی دارد و این رب بااین اوصاف باید لبلمرصاد هم باشد.

اگر دارد (رب)همه چی ما را رصد می­کند،برای این است که ربوبیت کند،برای اینکه(برای این است که)پرورش دهد مانند یک باغبان که به یک گل بیشتر آب می­دهد و به گل دیگر که در حال پلاسیده شدن(پژمرده شدن) است کمتر آب می­دهد(یعنی نوع رسیدگی بدانها با توجه به اقتضا،احتیاج،مصلحتشان و... متفاوت است).

مقتضایش این است که یک بار بدهد و یک بار ندهد،یکبار آسانی و یسر و یکبار سختی و عسر،ربش مبتلایش کرد یعنی او را امتحان و آزمایش نمود،و ابتلا(آزمایش،امتحان)همانند فرشی است که نو و بتازگی خریده­ایم و معلوم نیست که این فرشه چند مرده حلاجه اما بعد 10 سال که درونش، وقتی که با پا ساییده شد، آشکار می­گردد.

در قرآن ذکر شده که در هر صورت،چه نعمت دهند ،چه بگیرند در هر 2حالت،ابتلا(آزمایش،امتحان)بکار رفته است و مدام دارند ما را امتحان می­کنند و این امتحان یکبار با پول،خانه،امراض(بیماری­ها)و... در مجموع تمام دادن­ها و نداد­ن­ها و گرفتن­ها همه­ی همه­اش ابتلاست. در زندگی به هر چه می­نگریم (دادن­ها و ندادن­ها و گرفتن­ها)همه­اش ابتلاست.پس بنابراین همه زندگانیمان شد ابتلا و آزمایش و مدام دارند به صورتهای گوناگون ما را امتحان می­کنند.(و وقتی ازمان بپرسند که چه مدت در دنیا بودید؟گوییم:یوماَ او بعض یوم)

خصوصیت امتحان(ابتلا)این است که بالاخره تمام­شدنی و پایان­یافتنی است پس حالا که شد همه زندگانیمان امتحان و ابتلا می­فهمیم(با عنایت به خصوصیت مذکور)که سرانجام پایان­یافتنی است و  باید تمام گردد،خصوصیت هر امتحان          همه دادن­ها

                                                                                                                                                                          همه ندادن­ها  و....      که باید مراقبت شوند این است که کارهای بعدی ما رابه حسب آن(متناسب با آن)می­دهند(با توجه به عکس الاعمال مانسبت به ابتلاها)

اندیشه باطل،عکس العمل باطل می­آورد یعنی مثلا وقتی به کسی همه انعام دنیوی را دادند می­گوید خدا مرا دوست دارد یا شانس دارم و هنگامی­که انسان فکر کرد خود یک نسبتی دارد طغیان یا فساد می­کند.

یک فردی دید که یک انسان بدبختی مدام یک تکه نان را در آب کثیفی می­زند و می­خورد و می­گفت الحمدلله،طرف شگفت­زده(متعجب)شد و گفت چرا تو اینگونه می­گویی،گفت:تا خدا خجالت بکشد.(نعوذ بالله)          این اندیشه به نوعی به کفر انجامید. این یک نمونه از اندیشه باطل است که بالتبع عکس العمل نامناسب می­آورد.

پس رب یعنی مالکی که،بسیار دلسوز هم هست و تدبیر و پرورش می­کند وقتی مالک است دارد با دانش و علم و رحمت نامتناهی یعنی با تمام این صفات والا،برای هر کس یک نسخه می­نویسد پس با این وجود ما باید بدانیم این دارو و آزمایش(بیماری­های گوناگون،قدرت،ثروت،فرزندان،دوستان و مشکلات و مصیبت­هاو گرفتاری­ها،در مجموع تمام دادن­ها و ندادن­ها و گرفتن­ها و...)بسیار خوب است،اگر واکنش­ها و عکس­العمل­هامان مناسب باشد، می­شود هدف آفرینش(اگر به این نسخه،خوب عکس­العمل انجام دهیم می­شود هدف آفرینش)

و برای هر فردی(­بنده­ای)با توجه به مصالحش و...یک نسخه خاصی می­دهند که با دیگران متفاوت است همانند یک باغبان که می­خواهد همه گل­هایش عالی باشد،معامله­اش با همه گل­هایش یکسان نیست و خداوند متعال نیز که می­خواهند از ما هدف آفرینش بسازند با هر  فردی معامله­ و نسخه­ای متفاوت و ویژه­ای دارند.

بلاها(ابتلاها)سنت الهی­اند که دارند در نظام الهی اجرا می­شوند،یعنی با این تلخی­ها و...دارند ما را پرورش و رشد می­دهند.

امام صادق(علیه السلام):خصوصیت ابتلا                  تمحیص (غربال کردن) قلب

                                                             رشد دادن

                                                             ریزش گناهان

کافر یعنی کسی که نسبت به بلاها (ابتلاها) عکس­العمل بد انجام می­دهد، اگر می­خواهیم از این بلاها استفاده کنیم باید بدانیم یکی از آن بالا گل­ها(انسان­ها)را به بهترین صورت می­سازد.

1.ما خودمان نمی­دانستیم چه­کاره­ایم،در مواقع اضطرار،نقاط  ضعف درونیمان را با بلاها نشان می­دهند،یعنی می­دهند و می­گیرند که ببینیم چقدر کم می­آوریم.

2.ما باید به یکسری رشدها برسیم که برایشان باید گاهی مصیبت ببینیم،همانگونه که مادر،با شیر دادن،فرزندش را رشد می­دهد مومن را با بلاها رشد می­دهند.

یک وقت می­بینیم تمام کارها و پیکان­هایی که پرت کردیم،فقط برای دنیا و درون پرده بود  و تمام تلاش­هایمان صرف سراب­ها شد و می­بینیم که چقدر دویدیم ولی هیچ بود.

والحمدلله رب العامین و اهدنا الصراط المستقیم

یاعلی

علی رضا صفاری