«هو»

    جان سخن 4

    «بخش پایانی پرده ای از معانی سوره عصر»

    «و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»؛ «تواصی» بر وزن تفاعل است و دو جانبه بودن فعل و کثرت آن را می رساند. یعنی توصیه کردن های دو جانبه و مکرر. صبر تحمل تلخی است برای رسیدن به نتیجه ای شیرین. پس همراه نوعی بینش است که این تلخی به شیرینی و این رنج به گنج می انجامد. حق در آیه بدون قید و اضافه آمده است و شامل حق مطلق و حقوق مقید و مضاف می شود یعنی حق تبارک و تعالی و هر حقی که در نظام ضروری و محکم عالم جاری است و حقوقی که با توجه به این نظام در روابط با حق تعالی و موجودات و دیگر انسان ها باید رعایت شود مانند حق ربوبیت، حق طبیعت، حق پدر یا مادر و همسایه و ... .

       با اینکه گستردگی معنای «عملوا الصالحات» شامل توصیه به حق و صبر نیز می شود، مجدداً و جداگانه این عمل به صورت خاص دکر شده است و با اینکه می شد فعل «تواصوا» یکبار ذکر شود و بر سر حق و صبر درآید و با هر یک از آن ها تکرار شده است زیرا به این وسیله بر این فعل و هر یک از حق و صبر تأکید بیشتری می شود. اهمیت نکته از این جاست که انسان در راهی بلند است که از میانه اجتماع می گذرد بلکه تعاملات اجتماعی و حرکت های گروهی هم عمل و گام هستند وهم سرعت بخش یا سرعت گیر.

       غفلت از اینکه کار صرفا فردی نیست، قیام با هم مقدم قیام فردی است، این تذکر را می طلبد، علاوه بر اینکه راه دراز و بلند همت ها را خرد می کند و دقت ها را می کاهد، خستگی می آورد و بلاهای در راه رنج ها را همراه می کند. و فتنه ها و غبارآلود شدن جاده ها راه را گم می کند. پس هرکسی ناخودآگاه توقف می کند یا سرعتش کاسته می شود یا به خود می پردازد یا ملاک ها را گم می کند یا بی طاقت می شود. اینجاست که این عمل همگانی نقش مهمی دارد؛ یعنی«توصیه به همدیگر» نسبت به ملاک ها و میزان های راهیابی «حق ها» و تبعیت از آنها به توصیه به همدیگر به این بینش که این راه را گنجی ارزشمند در پی است، پس باید بر تلخی های آن: (1)دارازای راه (2)چشم پوشی از کامجویی و لذت پرستی (3)صدمات و مصیبت ها، صبر کرد.(با استفاده از تفسیر پرتوی از قرآن)

    پس در این صورت: ایمان(اجتماع انگیزه ها و قوا) و عمل صالح(تمرکز عمل ها و تناسب همة آنه با رشد)، و ایجاد انگیزه و تذکر دائمی  و همگانی به دقت و سرعت، باعث رهایی انسان از خسران است.

    «أللهم اجعلنا من الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»

    «پایان»

    احسان کرمانشاهی