بسم الله الرحمن الرحیم

هیچی در این دنیا اتفاقی نیست

پس اینکه حرکت این سفر با روز تحویل متن به مشق توحید یکی شده هم‌لابد اتفاقی نیست

حالا که در اتبوس نشسته ام و عازم این سفر هستم باید بیشتر با خودم فکر کنم‌

روز آخر دنبال کتابی میگشتم که توی این راه بخوانم از رفقا مشورت گرفتم دوستی گفت تو این‌سفر کتاب جدید نخون به جاش به کتاب هایی که خوندی فکر کن

فکر کردن همان چیزی که میتواند از ساعت ها عبادت با فضیلت تر‌باشد

اما میتواند

و این میتواند یعنی نه هر تفکری با عبادت ساعت ها برابری میکند

باید فکر کنم درخودم‌فرو برم و فکر کنم کجا بوده و کجا هستم این سالها را چگونه گذرانده ام  چقدر از مسیر دور شده ام و کجا به بیراهه رفته ام

اما آفت تفکر تخیل است

و تخیل افت قوه عاقله

وقتی به گذشته فکر میکنی باید مراقب باشی در گذشته غرق نشی

و وقتی به آینده فکر میکنی باید مراقب در آرزو ها غرق شدن باشی

براستی این تفکر که با ساعت ها عبادت برابری میکند اصلا ساده نیست باید راه ها ووکوره راه هایش را بشناسیم

 شاید این‌متن به یک سلسله متن و گزارش از این سفر تبدیل شد به شرط آنکه قلم از این بهت و لکنت بیرون‌بیاید

خودم و ذهنم و فکر  وقلمم نیازمند دعای شما هستیم

حسین الهی