متنی که در ادامه می خوانید برگرفته از نظر و تجربیات شخصی است لذا هر گونه نقد و ارائه مطلب مشابه موجبات مدون شدن و بهربرداری بهتر از آن را فراهم می آورد
بسمه الله الرحمن الرحیم
عامه مردم عمده اطلاعات مذهبی و معارف دینی خود را از طریق شرکت در جلسات مذهبی و نشستن پای منبر سخنرانان و عالمان دین  کسب می کنند،عده ای هم من جمله همان سخنرانان از طریق تحصیل و طی مدارج علمی در مراکز آکادمیک و یا حوزوی به این مهم نائل می آیند.
هریک از این دو روش دارای معایب و محاسنی است ، در ادامه به بررسی روش اول و آسیب های آن خواهیم پرداخت.
در شق اول که ذکر آن گذشت سخنران با صرف وقت و تحمل سختی و مشقت تحصیل ، مطالعه منابع مختلف ، ارتباط و تبیین آنها با هم در نهایت مطلبی موجز ، موثر و قابل فهم ارائه می کند و به تبع آن مستمع بدون تحمل هیچیک از دشواریهای فوق الذکر مطلب را درک می کند. بزرگترین مزیت این روش این است که  از این طریق طیف گسترده ای از مردم بدون احتیاج به طی مراحل اصولی معلومات زیادی در زمینه های مختلف ( آیات و روایات ،حدیث، عرفان، سلوک، اخلاق و.......... ) کسب می کنند، این معلومات می تواند موجبات سعادت و نجات افرادرا فراهم آورد. در حالی که عکس این قضیه نیز صادق بوده همین معلومات می تواند مایه عصیان و انحراف ایشان شود که این امر برای شقوق دیگرکسب علم هم محتمل است ولی به دلایل مختلف در این مورد احتمالش بیشتر است، به طور مثال معلوماتی که از این طریق کسب می شود به محکمی و مستدلی همان ها، وقتی که از طریق اصولی و طی مدارج علمی حاصل می شود نیست موید این حرف هم این است که افرادی که از طریق دوم کسب علم کرده باشند به زیرو بم ، چم و خم ،اسناد و منابع مختلف و مسائل مرتبط با موضوع احاطه و تسلط داشته در صورت وارد کردن اشکال می توانند به بحث و بررسی منطقی بپردازند در صورتی که غالبا در نوع اول این قضیه صادق نبوده و ممکن است در صورت ایراد اشکال  جدل پیش بیاید. این نقطه ضعف (با ریشه نبودن) وموارد دیگر، در اثر امکان بروز عواملی چون – ابتر ماندن ابتدا و انتهای مطلب از جانب مستمع( فقدان حضور فیزیکی یا فکری در طول مدت سخنرانی،ضرب المثل "تخم مرغ مرده حلال است") یا سخنران(سخنران برای رساندن مطلب در یک وقت محدود مجبور است مقدمات و متاخرات، حواشی و .... را حذف نماید) - مشخص نبودن استناد مطلب(در صورتی هم که سند ارائه شود معمولا غالب مستمعین درصدد رجوع و مطالعه سند نیستند) – مشخص نبودن صحت منابع (مانند روایات و احادیث )– تفسیر شخصی سخنران یا مستمع – پراکندگی مطالب (موضوعات مختلف در جلسات مختلف)– مغایرت برداشت مخاطب و منظور سخنران و عوامل دیگر از این دست  آسیب هایی را به همراه می آورد.
مانند "عجب خفی"
.......................... ادامه دارد

رسول گلدوزها