بسم الله الرحمن الرحیم
"مشکلی به نام قناعت در قناعت"
قناعت و قناعتپیشگی، از آموزههای اخلاقی، و از اصول خنثیکننده انگیزههای فسادزا در حوزة اقتصاد محسوب میشود؛ علاوه بر آن مواردی چون زهدِ صحیح، بسنده کردن به حد کفاف و رفع حداقلی نیازها، عدم دلبستگی به داراییها، اعتباری شمردن داشتههای دنیوی و نگاه حقیقی به وجهة ابزاری نعمتها و کالاهای مادی، کوتاهی آرزوها و قدردانی از اوضاع موجود، همگی عواملی هستند که علاوه بر آثار مثبت، در نفی فساد برای دستیابی به عامل حیاتی قناعت ضروری محسوب میشوند. بررسی حیات بزرگان دین و کامیابان سلوک حقیقی نیز از اهتمام جدی آنان بر این امور گواهی دارد.
عدم رضایت به وضع موجود و زیادهخواهیها بدون توجه به قوانین و رعایت حقوق دیگران را میتوان تا حد زیادی با ترویج قناعت پیشهگی کاهش داد. جلوگیری از هدر رفتن منابع موجود و برخورد با نیازهای کاذب از کارکردهای اصلی قناعت هستند که سلامت اقتصادی را در حوزههای فردی و اجتماعی به دنبال دارد. در کلام امیرالمؤمنین علی علیه السلام این تأکیدات به خوبی قابل مشاهده است که فرمودند: «مَنْ تَجَلْبَبَ الصَّبْرَ وَ الْقَنَاعَةَ عَزَّ وَ نَبُلَ»[1]، «ثَمَرَةُ الْقَنَاعَةِ الْعِز[2]». عزت نفس و عدم رغبت به آنچه که بیش از نیاز بوده و اساساً در حوزة مالکیت و اختیار انسانها نیست موجب میشود تا فرد قناعت پیشه از آستانة مقاومت بیشتری در زمینههای فساد اقتصادی برخوردار باشد؛ چرا که حضرت فرمودند: «مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ لَمْ یُهِنْهَا بِالْمَعْصِیَة[3]»، «مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَیْهِ شَهْوَتُه[4]».
عامل بینیازی از زوائد و ایجاد روحیة مناعت طبع در انسانها نیز ثمرة مهم و قابل توجهی است که فضای
ادامه متن را در قسمت ادامه مطلب بخوانید.
جواد ارباب