به نام خدا

تب باربی

قسمت اول: نبرد باربی و سارا

هفت تومن ... ده تومن ... پانزده تومن ... هجده تومن؟ ... وای چقدر گرون! بعد از ی ذره فکر کردن وارد مغازه شدم و سلام دادم. فروشنده در حالی که به تلویزیون مغازه خیره شده بود جوابم را داد. با نگاهی که انگار دنبال گم شده خویش می گشت ، من در میان انبوه اجناس به دنبال عروسکی می گشتم که هم قیمت آن ارزان باشد و هم برای یک دختر پنج ، شش ساله مناسب و جذاب باشد. ناگهان انگار که گمشده ام را یافته باشم ،

محمدحسین سیمیار