همانطور که در مبحث قبل اشاره شد افرادی که از طریق نوع اول کسب معلومات می کنند بیشتر در معرض آسیب قراردارند تا افراد دسته دوم، کمااینکه گروه اخیر نیز از این آفات مصون نیستند.

در همین راستا به "عجب خفی" اشاره شد، که شاید شایع ترین آسیب هم باشد، چون پنهان بوده و معمولا فرد متوجه درگیر بودنش نیست. و به همین دلیل از ذکر خفی استفاده شده زیرا فرد به قبح این عمل (عجب) آگاهی کامل دارد(از طریق جلسات مذهبی) و می داند که این حالت باعث از بین رفتن اعمال می شود به همین خاطر مدام به خود نهیب میزند که تو از همه پایین تری و در باطن، خود را از همه کمتر می دانند اما در برخورد با دیگران لحن ، حالت چهره و الفاظی که به کار می برند تداعیی کننده این امر نیست.

شاید بتوان اینگونه بیان کرد که نگاه این عده به اطرافیان مانند "نگاه عاقل اندر سفیه " است به این مضمون که ایشان (اطرافیان) را از درک و لمس معارف و لذایذ دین محروم یا جاهل به آن می دانند. به هین دلیل غالبا در مسائل مختلف  حق را با خود دانسته، حقی برای طرف مقابل قائل نبوده او را محکوم می نمایند و ممکن است در همین مسیر مرتکب خطاهای دیگر هم بشوند. در صورتی که عالمان و بزرگان دین اینگونه عمل نمی کنند و به همین خاطر است که سخن ایشان(خوف و رجا) به دل می نشیند و افراد را مجذوب می نماید. در صورتی که صحبت با عده ایی که ذکر آنها گذشت بیشتر باعث تالم خاطر و بدبینی می شود و افراد را دین گریزی می کند.

 آسیب بعدی انحراف و بدعت است ................... ادامه دارد

رسول گلدوزها